خدا «نرجس» را برای خود چید
نرجس یک مکتب و یک دانشگاه است و خدا این گل را برای خود چید تا عطرش در بین مدافعان سلامت پخش شود و زندگی معنایی دوباره بگیرد.
اینبار هم دیدم مهر مادرانهتان اجازه نداد تا هدیهای که وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به شما داده بود را از نرجس پنهان کنید.
بلا فاصله پس از دریافت لوح زرین نرجس ما خود را به خواهر شهیدم رساندید و زرشناسی وزیر را با مهر خود عجین کردید و همه را به مرقد مطهرش آوردید.
از لابهلای سربندهای رنگیرنگی و گلهای دخترانه تا قرآن و سفید بختی مرقد مطهرش پیداست که دنیای شاد نرجس ما با دنیای واقعی مادرانه تان فاصله وجود ندارد.
چه خوب نوشتید «هدیههایی برای گل پرپرم»؛ گلی که عطر خوش آن دنیای پر مشقت پرستاری را حدود دو سالی هست مست کرده و اکسیرش را بر مدافعان سلامت بخشیده است.
مادر! میدانید که دنیای پرستاری با «رخداد نرجس» مفهومی تازه یافته؛ مفهومی فراتر از رنج؛ فراتر از محبت؛ فراتر از عشق؛ مفهومی که دنیای مادر-دختری شما خوبتر آن را معنا میکند.
شوقتان از هدیهای که وزیر بهداشت تقدیم مقام مادر نخستین پرستار شهیده کشور -نرجس خانعلیزاده- کرد، ستودنیست، شاید همین شوقتان بوده که نرجسها را در دامن ایران پرورانده و موجهای ایثار و شهادت را در اقیانوس خدمت به مردم به راه انداخته است.
راستی! بدون تعارف بگوییم: دل ما نیز از رخت بستن خواهر شهیدمان گرفت؛ کاش خود نرجس بود تا این هدیه را به پاس خدمت صادقانه و حیات جاودانهاش از مقام عالی وزرات میگرفت و در طاقچهای میگذاشت تا با دیدن آن، ما و شما به دخترتان افتخار میکردیم.
تجلیل وزیر بهداشت از مقام مادر شهیده، بهانهای شد تا یاد و خاطره نرجسها در اذهان زنده شود. نرجسی که الان فقط یک شهیده نیست بلکه یک مدرسه، یک مکتب و یک دانشگاه برای مدافعان سلامت است. مدافعان سلامتی که نگین افتخارشان نرجس و راهش است.
باید بگویم: مادر! دلتان نگرید، دستان خدا گلهای ناب را برای خود خوب میچیند؛ یک ایران فدای نرجس شما.
نظر دهید